عاشق تریم...

ناب های مذهبی!

عاشق تریم...

ناب های مذهبی!

عاشق تریم...


ناگهان باز دلم یاد تو افتاد گرفت...

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۷ مطلب با موضوع «حضرت زهرا(س)» ثبت شده است

 

 

 

لباس یاس بر تن کرد زهرا

کنار دست او بنشست مولا

محمد خطبه خواند زهرا بلی گفت

غلط گفتم بلی نه،یاعلی گفت

 

#زهراست عروس و شاه داماد علی

این دو چقدر به یکدگر می آیند...

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۸ ، ۱۵:۴۴
یا زهرا

 

 

 

علی از روز اول شد ابوالشیعه پس این گونه

کسی جز فاطمه مادر برای ما نخواهد شد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۷ ، ۰۰:۱۰
یا زهرا

 

 

 

 

 

 

تا که پرسیدم ز منطق عشق چیست  

 

 

در جوابم اینچنین گفت و گریست؛

 

 

لیلی و مجنون همه افسانه اند

 

 

  عشق تفسیری ز زهرا و علی است...

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۷ ، ۰۹:۳۶
یا زهرا

 

 

 

 

باز باران...

 

 

با ترانه

 

 

دارد از مادر نشانه...

 

 

بوی باران...

 

 

بوی اشک مادرانه

 

 

 پر ز ناله

 

 

کودکی با مادری پهلو شکسته

 

 

سمت خانه...

 

 

کوچه ها و تازیانه

 

 

گریه های کودکانه

 

 

حمله ی نامرد پَستی وحشیانه

 

 

تازیانه  تازیانه...

پس چرا مادر، چرا گم کرده راه آشیانه...

 

 

باز باران...

 

 

دانه دانه ،حیـدرانه

 

 

بی صدا و مخفیانه

 

 

آه ، از غسل شبانه

 

 

زینبــانه 

 

 

لرزه افتاده به شانه

 

 

پشت تابوتی روانه

 

 

بـــــاز  بـــاران 

 

 

باز  . . .

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۷ ، ۰۹:۳۰
یا زهرا

 

 

آب... 

مهریه زهرا...

 و  

تو لـــبِ تشـــنه دهی جان! 

حسین ....

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۵۶
یا زهرا

 

 

خط مقدم...

کارها گره خورده بود

خیلی از بچه ها پرپر شده بودند

خیلی ها مجروح شده بودند

 

حاجی بی قرار بود اما به رو نمی آورد 

خیلی ها داشتند باور می کردند 

اینجا آخرشه !

 

یه وضعی شده بود عجیب 

تو این گیر و دار حاجی اومد 

بی سیم چی را صدا زد ...

 

حاجی گفت:

هر جور شده با بی سیم

تورجی‌زاده را پیدا کن

 

تورجی را پیدا کردند

حاجی بی سیم را گرفت 

با حالت بغض و گریه 

از پشت بی سیم گفت:

تورجی چند خط 

 روضه‌ حضرت‌زهرا برام بخون

 

تورجی فقط یک بیت زمزمه کرد 

که دیدم حاج حسین خرازی از هوش رفت ... !

 

صدا را روی تمام بی سیم ها 

انداخته بودند.

 

خدا میدونه نفهمیدیم چی شد 

وقتی به خودمون اومدیم 

دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگند 

خط را گرفته بودند 

عراقی ها را تارو مار کردند...

 

تورجی خونده بود :

در بین آن دیوار و در

زهــرا صدا می زد پدر

دنبال حیـدر می دوید

ازپهلویش خون مےچکید

زهراے من، زهراے من ... !

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۴۳
یا زهرا

 

ما در کوچه های تنگ زمانه مان 

بر یاری امام غائب مان؛ سیلی که 

هیچ غصه هم نخورده ایم....

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۷ ، ۲۰:۳۲
یا زهرا